بحث آزاد

سلام به هم اندیشان عزیز و محترم و آقا امید؛ من کم و بیش پیامکای هم اندیشان رو می خونم؛ ولی از امروز می خوام باهاتون باشم. اگه می شه خواهش می کنم جوابمو بدید.

(ستار هستم، ۲۵ ساله از شوشتر)

امید: ستارخان! اول که خیلی خوش اومدی؛ بعد هم یه کم هوای ما رو داشته باش! آخه نمی گی شدنی نیست که هر روز جواب چند هزار نفر رو بدیم! البته گاهی با دادن جواب یه نفر؛ چند هزار نفر جوابشون رو می گیرن. دلمون به همین خوشه. شما تو باشگاه باش؛ بقیه اش کم کم حله! راستی! سلااااام به همگی. حال و احوال که خوبه؟...  

******

تصمیم گرفتم بعد از 2 سال گناه و اشتباه، دوباره مثل قدیما پاک زندگی کنم. دعا کنین سر توبه ام این دفعه وایستم. چقدر دلم واسه روزای پاک بودن تنگ شدن. واسه خدا. واسه قرآن خوندن. واسه زیر بارون دعا خوندن. کاش هیچوقت به خودم اینقدر مطمئن نبودم که اینجوری پام بلغزه. کاش... کاش... دارم حسرت می خورم. واسم دعا کنید. خواهش می کنم دعا کنید خدا دوباره نگام کنه.

(خسته از نرسیدن و باختن، مشهد)

امید: درگاه خداوند؛ درگاه رحمت و امیده؛ ولی مگه شیطون می ذاره. مرتب در گوشمون می خونه که: "بی خیال توبه شو! عمرا اگه خدا تو رو ببخشه!" رباعیات ابو سعید ابوالخیر حتما براتون آشنا است.  

باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ

گر کافر و گبر و بت‌پرستی باز آ

این درگه ما درگه نومیدی نیست

صد بار اگر توبه شکستی باز آ

******

امید: سلااااام؛ امروز پای تابلو تبلیغاتی جذاب و رنگ و لعابدار یه محصول کارخونه ای نوشته بود: "راز یه روز شاد"!!! خوب شد نوشته بود؛ وگرنه نمی دونستم که با مصرف این محصول می تونم یه روز شاد!!!! رو تجربه کنم. می گم حواستون هست این تبلیغات داره با ما چیکار می کنه؟! یه کارشناس بسته بندی تو تلویزیون می گفت: "بسته بندی و تبلیغات یه محصول باید اونقدر جذاب باشه که وقتی تو یه فروشگاه؛ در کنار محصولات رقیب قرار می گیره، دست خریدار بره روی این محصول." می گفت: "تحقیقات نشون داده که مصرف کننده ظرف هفت ثانیه تصمیم می گیره که چه برندی رو برداره و ما باید کاری کنیم که تصمیم نهاییش، محصول ما باشه." خلاصه می خوام بگم خیلی از کارخونه دارها با محصولاتی که کلی مواد نگهدارنده و شیمیایی داره بدجور سلامت ما رو نشونه گرفتن. حواستون باشه! راستی! بعدازظهر، مقاله بخش طب سنتی به روز می شه. درباره تدابیر خوردن و آشامیدن از نظر طب سنتی هستش. اگه اهل شکار نکته هایی برا زندگیتون هستین که حتما هستین و می خواین حالتون خوب بشه، بخونیدش؛ به ویژه اون قسمتی رو که درباره ضررهای مصرف ماست و دوغ با غذاهای گوشتی هستش و البته اون کلام آخری که به نقل از امام هشتم (ع) بیان شده. با خوندنش، مو به تن آدم سیخ می شه. آآآآخ انگشتام!!!!          

******

سلام امید؛ باید اعتراف کنم دیشب بعد از خوندن نوشته ی یاسمین جون خیلی از شرطی که منم قبل ازدواجم نذاشتم افسوس خوردم. آخه کنترل همیشه دست شوهرمه و حتی وسط غذا خوردنمون هم شکار حیوانات و حیاط وحش میذاره و حالمونو...

******

امید: سلااااام؛ می گم دقت کردین شکار یه نکته ی مهم، چقدر حال آدم رو خوب می کنه؟ آدم، خوشحاله. آدم، سرحاله. آدم، خوب که فکر می کنه می بینه این خوشحالی و سرحالیش به خاطر شکارشه! شکار امروزش. شکاری از  لا به لای حرفای یه آدم دیگه. از لا به لای مطالب یه کتاب. از لا به لای پیامک های هم اندیشان...

******

دستتون درد نکنه. با خونه خودتونم همین رفتار رو می کنید. این همه سفارش کردیم نتیجه اش شده این! این چه بلایی بود سر قلعه رودخانمون آوردن؟ شما که زباله بارونش کردید که؟! خوبه همینجوری کثیف بمونه تا دیگه دست و دلتون نگیره این ورا مسافرت بیاین؟ نگید که مهمون نواز نیستیم؛ ولی خداییش مهمونی و مسافرت رفتن آداب داره. بذاریم زمینمون درست نفس بکشه نه اینکه جلوی نفس کشیدنش رو بگیریم.

(راضیه، 68، صومعه سرا)

امید: نگران نباشین! با هم اندیشان نبود. خواست درد و دل کرده باشه؛ حقم داره. راستی! اگه براتون مقدوره حتما به قلعه رودخان که طرفای فومن هستش و همسایه ی ماسوله، سر بزنین. یه چیزی شبیه دیوار چین، نوک یه جنگل انبوه قرار داره. برای رسیدن بهش باید حدود هزار تا پله رو از لا به لای درختای انبوه، بالا برین؛ پس باید از صبح اونجا باشین.

******

امید: سلااااام؛ چه جالب! دقت کردین موتور بحثمون کم کم داره داغ می شه؟! 

توجه نمووییدید که؟! کم کم!

******

سلام دوستان؛ در جواب اون دوستمون که گفته بود خاله هام باهامون دشمنن خواستم بگم: عزیزم! یکى از خاله هاى منم همینطوریه. با ما قهر بود تا اینکه عید خواستیم بریم خونشون. دو دفعه زنگ زدیم بهش، گفت: خونه نیستم! که ما نریم خونش. ما هم گفتیم عیبى نداره، مهم نیت مون بود. خواستم بگم ما تغییرم کردیم؛ اما تا وقتى طرف مقابل راضى نباشه، هیچ اتفاق خوبى نمى افته.

(یه خانوم خوب از ورامین)

امید: البته یه چیزی هم هست؛ باید ریشه ی اون خصومت رو پیدا کنین. باید ببینین این برخوردش به خاطر چیه؟ به هر حال هر مشکلی راه حل خودش رو داره. هر آدمی هم قلق خودش رو. باید تلاش کرد! بعد هم یادمون باشه؛ تغییر از جانب ما باید عمیق و از ته دل باشه.    

******

سلام به همه؛ شکسپیر می گه: هر از گاهی برای کسی که دوستش می داری نشانه ای بفرست تا به یادش آوری که هنوز برایت عزیز است. تقدیم به هم اندیشان عزیییییز!

(فاطمه دوستی، ۱۸ساله از ۰۲۱)

******

امید: سلاااام؛ دوباره سال نو مبارک!!! می گم دیروز حتما تعجب کردین از اینکه صفحه جدید هم اندیشان، ترکیبی از آبی و قرمز شده و ملایمت بیشتری هم داره. راستش! دلیلش نتیجه نظرسنجی بود و نقدهایی که شد. از یه طرف نتیجه نظرسنجی خیلی بهم نزدیک بود (51 درصد قرمز؛ 48 درصد آبی) و از طرف دیگه نقدهایی شد که اگه رنگ قرمز صفحه زیاد باشه چشم رو اذیت می کنه. خلاصه اینجوری شد که اونجوری شد.

******

سلام امید و هم اندیشان؛ خوبین؟ خوشین؟ خدا رو شکر! ایشااله سال خوبیو شروع کرده باشین. در جمع فامیلمون که اومده بودن عید دیدنی جاتون خالی من و داداش بزرگم مجلسمونو گرم کردیم و نذاشتیم کسی غیبت کنه. خدا می دونه چه قدر خوشحالم. بحث تقدیر شد. منم کلی دربارش حرف زدم. جوری که همه حرفامو پذیرفتن. آخرم همه خوشحال و راضی رفتن. خواستم بگم می شه بدون بی احترامی به بزرگترا جلو غیبت کردن رو گرفت. ممنون که هستین. خدایا شکرت که مهمونیمون بدون گناه تموم شد. التماس دعای  ویژه.

(فاطمه، 22 ساله)

******

امید: سلااااام؛ سال نو مبارک! صد سال به از این سال ها! و خلاصه از اینجور حرفای خوب خوب!... می گم شماها هم حس منو دارین؟ آخه خیلی خوشحالم که دوباره جمعمون جمع شده. راستی! تا یادم نرفته عیدانه هم اندیشان رو هم تقدیم کنم؛ بالاخره رسم و رسومی گفتن! برین صفحه پونصد و هفتاد. همونجاست. درضمن همه ی پیامک هایی که تو این دو هفته لطف کردین و فرستادین رو خوندم. همه شون رو؛ به ویژه پیامک هایی که لحظه ی  سال تحویل فرستادین. کم نیست تو اون موقع حساااااااس، یاد هم اندیشان بودن. ای کاش می تونستم همشون رو درج کنم! ای کاااش. به سختی چند تاش رو انتخاب کردم...

******

آروم... آروم... سال 93 داره دانلود می شه

████████████▒ 99%

ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ!

ﯾﮏ ﺫﻫﻦ ﺁﺭﺍﻡ...

ﯾﮏ ﺗﻦ ﺳﺎﻟﻢ...

ﯾﮏ ﺧﻮﺍﺏ ﺷﯿﺮﯾﻦ...

ﯾﮏ ﺧﯿﺎﻝ ﺭﺍﺣﺖ...

ﯾﮏ ﺧﺒﺮ ﺧﻮﺵ...

ﯾﮏ ﺧﻮﺷﯽ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ...

ﻧﺼﯿﺐ ﺩﻭﺳﺘﺎن هم اندیش و آشناهام کن.

(زهرا فرشادفر)

******